- ۰ نظر
- ۰۸ آبان ۹۶ ، ۰۱:۲۸
... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...
قسمتی از وصیت نامه شهید غلامعلی رجبی:
به خون خویش نویسم به روی سنگ مزارم
که من به جرم محبت، قتیل خنجر یارم ...
اینجانب غلامعلی جندقی وصیت می کنم که همه آشنایان، دوستان، پدر، مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد.
مرا در هیئت ها فراموش نکنید.
در مجلس ختم و غیره فقط و فقط روضه اباعبدالله علیه السلام خوانده شود و شما را هم سفارش می کنم به عزاداری ها که بلا را دفع میکند و اشک بر حسین علیه السلام کلید پیروزی است.
اگر گاهی در هیئت ها یک قطره از اشک برای ارباب را به من هدیه کنید، از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره اشک را به تمام بهشت نمی فروشم.
به امید دیدار در قیامت
غلامعلی جندقی (رجبی) - اندیمشک ۶۷/۵/۴
... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...
#شهید_عباس_دانشگر، متولد ۷۲ اهل سمنان و از دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیه السلام) بود که بیستم خرداد ماه ۱۳۹۵ در دفاع از حریم اهل بیت (ع)، توسط تروریستهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید.
#وصیت_نامه_شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
آخر من کجا و شهدا کجا! خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم! من ریزه خوار سفرهی آنان هم نیستم، شهید شهادت را به چنگ میآورد؛ راه درازی را طی میکند تا به آن مقام میرسد، اما من چه!؟
سیاهی گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده، حرکت جوهره اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده. در این حرکت عالم به سمت معبود حقیقی دست و پایم را اسیر خود کرده، انسان کر میشود، کور میشود، نفهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگی میکند.
بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم. درد را، انسان بی هوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان با هوش و بیدار میفهمد.
راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟
خدایا تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن، صدای العطش میشنوم؛ صدای حرم میآید؛ گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
مرضی بالاتر از این! چرا درمانی برایش جستجو نمیکنیم، روحمان از بین رفته... سرگرم بازیچه دنیاییم. الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم. مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته رقیه (س) به حرمت نگاه خسته زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج)، به ما حرکت بده.
عباس دانشگر ۱۳۹۵/۲/۲