لبیک؛ طراحی فرهنگی مذهبی

لبیک؛ طراحی فرهنگی مذهبی

امام خامنه ای:
شکی نیست که بر اساس حقایقی که خداوند متعال تقدیر کرده است، خاورمیانۀ جدید شکل خواهد گرفت و این خاورمیانه، خاورمیانۀ اسلام است.

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

آقای سازگار نقل می کردند: یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش، به نام سیدحسن پیغام می دهد، که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد، آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود.سیدحسن می گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن ! می خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم ، دیروز مادرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم، در تب داشتم می سوختم، تو بیداری دیدم نه خواب. گفت: تشنگی بر من غالب شد. سه تا دختر داشتم؛ راضیه ، مرضیه و فاطمه . دختر اول را صدا زدم، راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد، حیا کردم، آب نخواستم. دختر دومم را صدا زدم: مرضیه ! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من. دختر سومم را صدا زدم: فاطمه؛ بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چی می خواهی ؟ گفتم بی بی جان ! من حیا کردم حرف بزنم، فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی، حالا وقتش است ما جواب بدهیم، سرم را پایین انداختم، فرمود: تشنه هستی؟، از زیر چادر  ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم، به گوارایی این آب، تا حالا نخورده بودم، طبق عادت بچگی، گفتم: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله ... ، دیدم صدای گریه ی بی بی بلند شد، فرمود: حاج مرزوق ! دلم گرفته برایم روضه بخوان، گفتم خانم، دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می فرمایید چشم. چه روضه ای بخوانم؟ فرمود: روضه ی علی اصغرِ حسین را بخوان...

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

#شهید_عباس_دانشگر، متولد ۷۲ اهل سمنان و از دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیه السلام) بود که بیستم خرداد ماه ۱۳۹۵ در دفاع از حریم اهل بیت (ع)، توسط تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید.

#وصیت_نامه_شهید:

بسم الله الرحمن الرحیم

آخر من کجا و شهدا کجا! خجالت می‌کشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم! من ریزه خوار سفره‌ی آنان هم نیستم، شهید شهادت را به چنگ می‌آورد؛ راه درازی را طی می‌کند تا به آن مقام می‌رسد، اما من چه!؟

سیاهی گناه چهره‌ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده، حرکت جوهره‌ اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده. در این حرکت عالم به سمت معبود حقیقی دست و پایم را اسیر خود کرده، انسان کر می‌شود، کور می‌شود، نفهم می‌شود، گنگ می‌شود و باز هم زندگی می‌کند.

بعد از مدتی مست می‌شود و عادت می‌کند به مستی و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.  درد را، انسان بی هوش نمی‌کشد، انسان خواب نمی‌فهمد، درد را، انسان با هوش و بیدار می‌فهمد.

راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟

خدایا تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن، صدای العطش می‌شنوم؛ صدای حرم می‌آید؛ گوش عالم کر است. خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد.

مرضی بالاتر از این! چرا درمانی برایش جستجو نمی‌کنیم، روحمان از بین رفته... سرگرم بازیچه دنیاییم. الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم. مرده‌ام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته‌ رقیه (س) به حرمت نگاه خسته‌ زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج)، به ما حرکت بده.

عباس دانشگر ۱۳۹۵/۲/۲

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...
.: صوت حاج اکبر ناظم؛ سلام ما سلام ما به کربلای اطهرت :.

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...

... برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...