یاد مرگ
چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ق.ظ
" برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر کلیک نمایید. "
طبقه بندی موضوعی
-
لوح
(۱۲۴۱)-
الله
(۷۰) -
چهارده معصوم
(۲۲۳)-
پیامبر اکرم (ص)
(۲۵) -
امام علی (ع)
(۳۶) -
حضرت زهرا (س)
(۱۷) -
امام حسن (ع)
(۲۲) -
امام حسین (ع)
(۷۶) -
امام سجاد (ع)
(۱۲) -
امام باقر (ع)
(۸) -
امام صادق (ع)
(۱۲) -
امام کاظم (ع)
(۴) -
امام رضا (ع)
(۳۲) -
امام جواد (ع)
(۴) -
امام هادی (ع)
(۴) -
امام حسن عسکری (ع)
(۱) -
امام زمان (عج)
(۳۹)
-
-
بانوان نمونه
(۱۴)-
حضرت زینب (س)
(۱۲) -
حضرت رقیــه (س)
(۳) -
حضرت معصومه (س)
(۲) -
حضرت نرجس خاتون (س)
(۱) -
بانوان شهیده
(۳)
-
-
شهدای کربلا
(۸)-
حضرت عباس (ع)
(۸) -
حضرت علی اکبر (ع)
(۶) -
حضرت علی اصغر (ع)
(۳)
-
-
مناسبت های قمری
(۱۱) -
رهبری
(۱۵۵) -
شهدا
(۵۶۶) -
عرفا و علما
(۸۲) -
حجاب
(۷) -
متفرقه
(۵۳) -
مفهومی
(۱۴) -
شخصیت ها
(۴۸) -
حوادث منطقه
(۴۷) -
قبر، قیامت، گناه
(۴) -
ماه مبارک رمضان
(۱۴) -
مدرسه ای و دانش آموزی
(۱۲۱)
-
پاسخ:
سلام
سلام
مخلصیمممم
التماس دعا
سلام علیکم
به روزم با دل نوشته ای در مورد امام زمان
یا علی
به روزم با دل نوشته ای در مورد امام زمان
یا علی
پاسخ:
علیکم السلام
علیکم السلام
چشم
سرمیزنیم...
سلام
به گزارش مشرق، آتی نوشت: علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل کردند که: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت:
در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت کرد.
این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میکرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.
هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.
دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.
پرسیدند چرا این طور شدهای؟
در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.
تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟
آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه میکشید.
من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که میبینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم.
مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میکرد و آن شخصی که همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بودهاند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا کرد.
تبیان
علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج ۳، ص ۱۱۰.
در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت کرد.
این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میکرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.
هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.
دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.
پرسیدند چرا این طور شدهای؟
در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.
تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟
آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه میکشید.
من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که میبینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم.
مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میکرد و آن شخصی که همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بودهاند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا کرد.
تبیان
علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج ۳، ص ۱۱۰.
سلام خوب شده احسنت
بروزیم
بروزیم
پاسخ:
سلام
سلام
مخلصیم
چشم...
سلام علیکم
1-البحرین..الامن یحاصر منزل رئیس المجلس الاسلامی العلمائی
2-سرقت در هلند برای کمک به عناصر مسلح در سوریه !
3-عملیات ارتش سوریه در درعا
منظریم/یاحق
1-البحرین..الامن یحاصر منزل رئیس المجلس الاسلامی العلمائی
2-سرقت در هلند برای کمک به عناصر مسلح در سوریه !
3-عملیات ارتش سوریه در درعا
منظریم/یاحق
پاسخ:
علیکم السلام
علیکم السلام
ضمن عرض سلام و تسلیت به مناسبت شهادت موسی بن جعفر علیه السلام
با طرحی "برای شما" به روز هستم و منتظر حضور و پیشنهادات بزرگوارانه شما
التماس دعا
دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
با طرحی "برای شما" به روز هستم و منتظر حضور و پیشنهادات بزرگوارانه شما
التماس دعا
دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
سلام.
با سوالی در مورد زنگی به روز هستم.
منتظر نظرات و کمک هی شما برای پاسخ به این سوال نیاز دارم.
خیلی ممنون میشم اگه منت بذارید و جوابتون ر واسم بگید.
التماس دعای فراوان
یا علی مدد
با سوالی در مورد زنگی به روز هستم.
منتظر نظرات و کمک هی شما برای پاسخ به این سوال نیاز دارم.
خیلی ممنون میشم اگه منت بذارید و جوابتون ر واسم بگید.
التماس دعای فراوان
یا علی مدد
سلام همسنگر
مطلبی به نام کلنا عباسک یا زینب +صوت نوشته ام
منتظر دلنوشته ها و حتی دیدگاه های شما هستم
هدیه بنده به شما:
برای این که یک انقلابی باشی باید عاشق باشی
مطلبی به نام کلنا عباسک یا زینب +صوت نوشته ام
منتظر دلنوشته ها و حتی دیدگاه های شما هستم
هدیه بنده به شما:
برای این که یک انقلابی باشی باید عاشق باشی
خدا قوت پوستر های زیبایی دارید .
خوشحال میشم ما رو لینک کنید .
به ما هم سر بزنید .
یاعلی
پاسخ:
سلام
سلام
ممنون
لینک شدید
یاعلی
سلام
خیلی عالیو بسیار زیبا و قشنگ
بروزم
یاعلی
پاسخ:
سلام بهنام جان
سلام بهنام جان
محبت کردی ...
سرمیزنم
یاعلی
یا ابوالفضل!
داداشمونییییییییییییییییییییییییییییییییییی
راضی ام ازت:)